کد مطلب:270722 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:139

انسان آخر الزمان و قرآن
این آدمی كه خود را محور كرده و همه را اسیر هوس خود نموده، و با سرگردان شدن در بیابان جهل وتاریكی، هدایت و نشانه ها را بر محور خود می چرخاند، چه برخوردی با قرآن می تواند داشته باشد؟ و كتابی كه پر از آیات هدایت است، چه جایگاهی در زندگی چنین انسانی دارد؟

این انسان با طرح بشری بودن معرفت دین و با ارائه تئوری «هرمونتیك» و تأویل و تفسیر متن، به تفسیر به رأی می رسد و تفسیر قرآن را چیزی جز آرای اشخاصی كه گرفتار هزاران عوامل بازدارنده و متأثر از هواها و هوس های نفس خویش هستند، نمی داند.

او محترمانه قرآن را با رأی خود توجیه می كند و جامعیت قرآن را در ذهنیت محدود خود، محجور می سازد. قرآن بر آرا حمل می شود و نظر و نگاه های افراد معیار قرار می گیرد.

آری! قرآن با آن تفكّرات سنجیده می شود و با فاصله انداختن میان دو ثقل اكبر و اصغر و بدون ترجمان ماندن قرآن، و شعار «حسبنا كتاب الله» این چنین با قرآن برخورد می شود.

كتابی كه برای هدایت است; (هدی للناس)، (هدی للمسلمین)، (هدی للمؤمنین)، (هدی للمتقین) و (هدی للمحسنین) تابع و دنباله رو اندیشه های محدود قرار می گیرد، و از احاطه داشتن بر همه عرصه های فكری و نمودهای فلسفی، به مقهور بودن در برابر آن ها بدل می شود.